شمارهٔ ۶۲۸


حیرت‌زده را چه غم ز سرگردانی

از بی‌برگی چه باک و بی‌سامانی

از محنت هجر و لذت وصل، دلم

آسود، که آسوده شود حیرانی

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم