شمارهٔ ۶۹


آن رخ از مه خجسته فال تراست

لب ز کوثر بی زلال تر است

زان سر زلف چون پر طاوس

مرغ جانم شکسته بال نر است

ازو کی رسد به دانه خال

که ز موری ضعیف حال تر است

سر سودائیان به خاک رهش

از سر زلف پایمال تر است

صبر در دل مرا و رحم او را

هر دو از یکدیگر محال تر است

نقش چین گرچه دلکش است کمال

نقش کلک تر پر خیال تر است

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم