شمارهٔ ۳۲۴
ای مرا در هجر رویت چشم تر چون سر سفید
شد ز شست و شوی اشکم جام ها در بر سفید
از غم نادیدنت وز دیدن روی رقیب
یک دو دم چشمم سیاهست و دمی دیگر سفید
دیده می گردد سفید از انتظار روی خوب
ز انتظار به اینک دید، اختر سفید
پیش رویت هندوانند آن همه خال سیاه
هندوان بنگر بناگوش و عذار و بر سفید
گوئیا روی رنبیت نامه اعمال اوست
کان به صد شستن نگردد تا دم محشر سفید
هندوان زلف و خالت را دعائی میکنم
باد هر دو روسیه را رو چو مشکتر سفید
گوسیه باش و سفید آن رسته دندان و خال
مشک نیکوتر سیاه و در بود خوشتر سفید
روی چون دینارت از اشک تو سرخ اولی کمال
اسنانکه باشد کم بها هرگه که باشد زر سفید
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم