شمارهٔ ۴۸۶
گرچه سرو چمن از آب روانی دارد
نتوان پیش قدته گفت که جانی دارد
به لب تشنه نشان می دهد از آب حیات
خاک راهی که ز پای تو نشانی دارد
عاشق ار قد نو خوانده به گمان سرو بهشت
عاشق پاک نظر راست گمانی دارد
زان میان نیست نشان و سختی نیست در آن
سخن آنجاست کسی را که دهانی دارد
نسبتی کرد در آن سوی میانرا به خبال
کمرش بست خیالی که میانی دارد
ای که گفتی ز پیش اشک چو گلگون مدوان
با کسی گوی که در دست عنانی دارد
باره اندوه و غم بار بک روح کمال
بره دل و دیده گران نیست گر آنی دارد
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم