شمارهٔ ۳۳


چوحاجی احمد کل از در شیخ

جدا افتاد زو افغان برآمد

روان بر منظر آن حاجی نی زن

طربناک و خوش و خندان برآمد

چو تابستان رسید و شد هوا گرم

کدو افتاد و بادمجان برآمد

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم