شمارهٔ ۷۴۷


شاه مرغانم سوی تخت سلیمان می پرم

صید من عشق است و دل پیر و عنایت رهبرم

صورت ما نا بدلی ژنده پوشان شد بدل

نسخه ها بردند نقاشان چین از پیکرم

بی خط و کلک و ورق روشندلان بر خوانده اند

آیت نور السماوات از ضمیر انورم

دیگران جان میکنند از حسرت مال و منال

من به ملک نیستی امروز جان می پرورم

تا حمایت یافتم اندر جوار مصلحت

در میان اهل عرفان من کمال مظهرم

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم