شمارهٔ ۷۹۳
من دل خسته به درد تو دوا یافته ام
رنج ها دیده و امروز شفا یافته ام
مرده با درد تو و زندۂ جاوید شده
شده در عشق تو فانی و بقا یافته ام
کرده اند اهل نظر خاک درم سرمه چشم
من خاکی نظر لطف تو تا بافته ام
رفته ام بر اثر باد به بویت همه عمر
خاک کوی تو نه از باد هوا یافته ام
دولت آن نیست که بابم دو جهان زیر نگین
دولت آنسته و سعادت که ترا بافته ام
زاهدان بر سر سجاده گرت یافته اند
من میخواره ترا در همه جا یافته ام
شکر ایزد که ازین در به دعاهای کمال
هرچه دل خواسته بود آن همه را بافته ام
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم