شمارهٔ ۹۰۴


سرخوش است ای پسر مرا باتو

کشت چشم توأم نه تنها تو

بر در و بام دل چه گردد جان

او درین خانه باش گو یا تو

کوثر و سلسبیل هر دو روان

شده پنهان چو گشته پیدا تو

واعظا چند خوانیم به بهشت

استا ن برای ما ازو نگذریم فرما نو

گل فروتر نشانده اند از سرو

بر گذشته ازو به بالا تو

گفته شیرین لبان ترا در روی

مگسانیم ما و حلوا تو

نوخطان در جواب نامه کمال

لا نوشتند جمله الأ تو

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم