شمارهٔ ۵


ای دل که شدی در سر آن زلف به تاب

در جایگهی خوشی مکن جنگ و عتاب

وی دیده که تشنه ای بران در خوشاب

گر تشنه ای از بهر چه می ریزی آب

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم