شمارهٔ ۱۸


لب بر لب من نهاد این لطف بس است

می گفت که با کشته خویشم هوس است

جان زندگیی یافت ز بوی نفسش

معلومم شد که زندگانی نفس است

سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم