شمارهٔ ۲۸
چون خسته شد از منج لب شیرینت
خونین شد ازین غم دل صد مسکینت
بازا عسل به لب چو بشکستی منج
زد نیش ز رشک بر لب نوشینت
ارسال
سخنان دوستان
سخنی از دوستان برای این شعر وجود ندارد
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم
از سخن شما دوست عزیز, خوشنود می شویم